نقد و بررسی پویانمایی جدید «زوتوپیا یا شهر حیوانات»

شاید تا حالا پویانمایی‌های زیادی دیده اید که شخصیت‌های آن ها، حیوانات هستند و ماجراهایی که رخ ‌می‌دهد از نوع اتفاقاتی است که برای انسان‌ها ‌می‌افتد؛ اما این شهر، متفاوت است و تماشای حوادث و شخصیت‌های آن ‌می‌تواند جالب باشد. این  بار شرکت دیزنی بدون همکاری پیکسار، یک پویانمایی خلق کرده که نشان دهد هنوز هم در ساخت پویانمایی‌های جذّاب، حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.
 

داستان پویانمایی زوتوپیا یا شهر حیوانات

زوتوپیا شهر حیوانات است؛ شهری مدرن که حیوانات مختلف در آن با خوبی و خوشی در کنار هم زندگی ‌می‌کنند. آن‌ها یاد گرفته  اند حیوانات کوچک  تر را لقمه  ی شام و ناهار خود نکنند و در کنار هم با مهربانی زندگی کنند. همه  چیز عادی و معمولی در جریان است تا اینکه خرگوش کوچکی به نام جودی به اداره ی پلیس این شهر منتقل ‌می‌شود و هنگا‌می‌که متوجه ‌می‌شود او را دست کم گرفته اند، سعی ‌می‌کند خودش را ثابت کند. او که تنها خرگوش اداره ی پلیس است، برای ثابت کردن توانایی‌هایش با روباه حیله گری به نام نیک همراه ‌می‌شود تا معمای یک پرونده ی جنایی را حل کند.

زوتوپیا، که بزرگ ترین شهر جهان است و شهر رویایی تمام حیوانات به  شمار ‌می‌رود و همه آرزو دارند آن جا زندگی کنند، با آمدن جودی خرگوش کوچولو معلوم ‌می‌شود که چندان هم شهر بی نقص و بی مشکلی نیست و حوادث زیادی در آن رخ ‌می‌دهد که هریک ‌می‌تواند سوژه ی جذابی برای تماشا باشد.

 

آرمان  شهر یا شهر آرزوها

استودیو‌های ساخت انیمیشن، هرسال تلاش ‌می‌کنند آثاری را روانه ی بازار کنند که هم جذاب باشد، هم پول ساز و کنار این تلاش سعی دارند به اهداف فرهنگی خود نیز دست پیدا کنند؛ گاهی هم پیش ‌می‌آید که تحمیل مسئله ی فرهنگی برای  شان مهم تر از پول است؛ اما در آن حالت باز هم جذابیت را فراموش نمی‌کنند؛ چراکه اگر جذابیت در یک اثر وجود نداشته باشد، مخاطبی ندارد و کسی به آن توجه نمی‌کند؛ حالا هر چقدر هم که برای ساختن اثر پول خرج کنی بی  فایده است.
 
بیشتر بخوانید:

کارگردانان غربی فهمیده اند که اصلی ترین دلیل فروش آثارشان، جذابیت است؛ حالا باید ببینیم چه چیزی اثر را جذاب ‌می‌کند. برای پاسخ به این سؤال، ویژگی‌های فراوانی وجود دارد که باید شمرده شود؛ از جذابیت در ایده و فکر اولیه گرفته تا چگونگی پرداخت داستانی و ماجراهایی که در فیلم  نامه گنجانده ‌می‌شود و نیز جذابیت‌های تکنیکی انیمیشن سازی و سه بُعدی کردن اثر، شخصیت سازی کاراکترها و صحنه پردازی و فضا و مکان و جزئیات صحنه و یک عالم بخش‌های مختلف که هریک در جذابیت بیش  تر اثر تأثیرگذارند.

البته پویانمایی زوتوپیا ازنظر جذابیت در حد و اندازه‌های آثار درجه یک شرکت‌های دیزنی و پیکسار مثل «وال،ایی» و «اینساید اوت یا درون بیرون» و «داستان اسباب بازی‌ها» نیست؛ اما اگر از حق نگذریم، اثری قابل قبول و تأثیرگذار است و صدالبته که سازندگان این اثر، که قبلاً آثاری مثل «گیسو کمند» و «رالف خرابکار» را ساخته اند، سعی کرده اند اهداف فرهنگی خود را نیز در نظر داشته باشند؛ به گونه ای که جامعه ی زوتوپیا را گاهی با جامعه ی آمریکا مقایسه کرده اند. شهری مدرن با حیوانات جورواجور، درست مثل کشور آمریکا که پُر از مهاجران مختلف از سایر کشورهای دنیاست و در کوچه و خیابان‌های آن ‌می‌توان انواع نژادهای مختلف دنیا را پیدا کرد. این آرمان شهر یا شهر رویایی، که در فیلم‌های زیادی با کشور آمریکا مقایسه ‌می‌شود، گاهی ما را به فکر فرو ‌می‌برد که آیا آمریکایی‌ها فکر ‌می‌کنند کشورشان همان سرزمین رویاهاست؟ اگر چنین باشد رویایی مُضحک و خنده  آور است.
 

البته بیش تر کشورهای توسعه یافته و قدرتمند ازنظر اقتصادی و سیاسی، سعی ‌می‌کنند ازنظر فرهنگی نیز بر کشورهای کوچک  تر تأثیر بگذارند و ازنظر تبلیغاتی تلاش ‌می‌کنند کشورشان را مهد تمدن و انسانیت و سرزمین رویاها معرفی کنند و این موضوع را از طریق سینما برای بزرگ ترها و به وسیله ی انیمیشن برای کودکان و نوجوانان درونی ‌می‌کنند؛ درحقیقت تمام تلاش سازندگان آثار سینمایی، که بخشی از آن را آثار پویانمایی تشکیل ‌می‌دهد، به دلیل کسب درآمدهای میلیونی و بخش دیگر جنبه‌های فرهنگی دارد که گاهی دولت‌ها برای این بخش به سازندگان آثار، بودجه‌های فراوان ‌می‌دهند و آنها را به ساخت چنین فیلم‌هایی ترغیب ‌می‌کنند.

زوتوپیا هم از این دست آثار است که به  صورت غیرمستقیم سعی در تحمیل محتوای فرهنگی دارد؛ هرچند همان طور که گفته شد، نمونه ی صددرصد موفقی در این زمینه نیست؛ اما اثری جالب توجه است و بدون در نظر گرفتن بخش فرهنگی و آموزشی و از یک نگاه ذوقی و زیباشناسانه، اثری خوب و تأثیرگذار است.

در پایان باید گفت: علی  رغم این  که حرف و حدیث‌های زیادی در مورد این اثر گفته شده و نقد‌های زیادی در مورد آن نوشته شده، این پویانمایی فروش بسیار خوبی داشته و ازنظر درآمد توانسته است سازندگان والت دیزنی را قانع کند. این پویانمایی در سه روز اول فروش خود بی سابقه ترین فروش را رقم زد و رکورددار شد؛ اما به تدریج فروش آن کم  تر شد.

باید ببینیم شرکت والت دیزنی آیا وسوسه ‌می‌شود قسمت دیگری برای این پویانمایی بسازد یا خیر؛ اما من یقین دارم زوتوپیا شهر آرزوها نیست.
منبع:
مجله باران